تبریک قشنگم. پس بالاخره این ویزای لعنتی رسید. به سلامتی و میمنت. گفته بودم که نگران نباش. رکامندیشن لتر برای اپلیکیشن هم به چشم. تو که دنیای محاسنی. با پاکتت بیاور اینجا، می‌گذارم توش. گویا مهر و موم شده می‌خواهند. بیا با هم یک کاری می‌کنیم. انگلیسی من که تعریفی ندارد. خودت بهترین چیزی را که به نظرت می‌رسد بنویس، من امضا می‌کنم. همه چیزت که تعریفی‌ست. بیا حتمن یکبار دیگر ببینمت قبل از رفتن. بیا هم ترتیب این را بدهیم، هم نمره‌ی پروژه‌ی ترمت را حل کنیم. اگر وقت می‌کردم نامه را یک جوری خودم می‌نوشتم اما این روزها به شدت درگیر مراسم افطار دانشگاهم. اگر وقت داشتی تو هم بیا. ثواب دارد دورهمی. خانم هم معمولن می‌آید که دوست داشتی ببینی. پیامک کن روز قرار را. من جا باز می‌کنم. اما ترجیحن بعد از افطار.