در انتهای تمام هراسها
در گرداب عمیقترینِ کابوسها
پنهان
در دورترین نقطهی ویرانهها
آن سوی کشف تلخ تهی بودن آدمی
تو نشستهای
دانا
و
بلند،
در این قهوهخانهی تنها و چرک و سیاه.
مزهای ناب
بازم میدارد.